اين وبلاگ براي آرشيو طنزواره هاي منتشر شده در دوهفته نامه فرصت راه اندازي شد؛برداشت از مطالب وبلاگ با ذكر منبع اشكالي ندارد.// چون هواي خنده در دنيا پس است.......... يك نفر را هم بخنداني بس است// منتظر نظرات سازنده شما هستم.
  • قالب وبلاگ
  • سرگل
  • فرصت
  • ردیاب خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قلقلك و آدرس fr2.lxb.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 72
بازدید کل : 58135
تعداد مطالب : 27
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


خاسته! برخيز ...

...ما هنوز پا برهنه ايم

آی پابرهنه‌ها!
خسته‌های ناامید!
فصل دی تمام شد
می‌رسد زمان عید

خوابتان به‌خیر باد
عید مال ما که نیست
عید مال اغنیاست
این سخن حقیقتی است

کودک قشنگ من
مهلتم بده دو روز
کفش‌های پاره‌ات
هست پیش پینه‌دوز

همسر عزیز من!
بهترین عیال‌ها!
فقر و فقر و فقر و فقر
پاسخ سؤال‌ها...

:: موضوعات مرتبط: طنزديگران، ،
نویسنده : ف.فرح بخش
تسليت در گذشت شاعر شهرمان

شعري كه خاسته پس از آخرين سفرش به مشهدالرضا يك ماهي مانده به سفر ابديش با چشمي اشكبار برايم خواند:

از درگهش نرانده غريبي غريب را
آقا بگير دست من بي نصيب را
امشب كنار روضه تو سر كنم به اشك
تا سركشم تنفس صبح قريب را
از ما ارادتي و زخوبان عنايتي
سودا چنين خوش است محب و حبيب را
تا اينكه از بهشت حضورت نرانيم
خواندم هزار مرتبه امن يجيب را
گاهي زخود براني و گاهي بخوانيم
ديدم زموج عشق فراز و نشيب را
تا دلخوش حريم تو باشم در اين جهان
هرگز نخواستم ز جنان بوي سيب را...
 
خدايش رحمت كناد.
نویسنده : ف.فرح بخش
كور بايد شد

 
اَلمَوتُ اَولي مِن رُكوبِ العارِ        اَلعارُ اَولي مِن دُخولِ النّارِ
 
ما خميني شهري ها يكي-دو ماه مونده به محرم دلهامون شروع به بهونه گرفتن ميكنه؛ سينه هامون تنگ ميشه و چشمامون سرخ؛ دنبال خلوتي ميگرديم تا نوار روضه اي بذاريم و غربت يه سالمون را هاي هاي گريه كنيم. داشتم با خودم كلنجار مي رفتم كه با اين حال و احوال براي ستون طنزم چه بنويسم كه چشمم به مطلب جالبي در صفحه46 شماره 87 نشريه خيمه كه در ارديبهشت ماه 91 منتشر شده بود افتاد. مطلب را تايپ كردم به اميد اينكه همه ما -بخصوص جوانان عزيز- در عزاداري هامون يادمون نره كه خيلي جاها بايد چشممون را روي خيلي چيزا ببنديم.
«... سيد حسن وحيد، مداح قديمي و پيشكسوت و يكي از ذاكران بذله گوي تهراني خاطره اي دارد:
يك بار يكي از مداحان هم عصر ما در مجلسي با من روبرو شد و تا مرا ديد به تندي گفت: مردم ما را به خانه هايشان دعوت نمي كنند؛ يا سيدها را مي خواهند يا كور ها را !
راست مي گفت؛ مذهبي ها و متدينين هميشه به سادات علاقه نشان مي دادند و از طرف ديگر زن ها و صاحبان مجالس روضه خانگي، مداحان نابينا مثل مرشد باقر، مرشد نصراله و ... را براي روضه هايشان دعوت مي كردند؛ بالاخره كسي كه نابينا باشد براي بانوان بيشتر مورد اعتماد است. سيد حسن وحيد مي گويد وقتي من حسادت آن آقا را ديدم به او گفتم: سيد كه محال است بشوي چون براي اين كار بايد بروي جد و آبادت را عوض كني، كه نمي شود اما كور مي تواني شوي؛ براي اين كار چشم هايت را با ميخ طويله كور كن تا مردم تو را هم به روضه هايشان دعوت كنند»
به نظر من براي كور شدن نياز به ميخ طويله هم نيست؛ كافيه همين طور كه با هيئت هامون حركت مي كنيم گاهي وقت ها سرمون را پائين بيندازيم يا آسمون را نگاه كنيم يا زل بزنيم به يه علم؛ مطمئن باشيم امام حسين(ع) بيشتر راضي ميشه؛ به قول قديمي ها"اَلعارفَ به يك اشاره."
از همه عزاداران حسيني التماس دعا داريم

:: موضوعات مرتبط: طنزديگران، ،
:: برچسب‌ها: عزاداري, روضه خواني, كورشدن, سيد, امام حسين(ع), خيمه, ميخ, ,
نویسنده : ف.فرح بخش